

در موسیقی ایرانی معمولاً از تمامی تنالیتهها استفاده نمیشود. زیرا که ساختارِ تعدادي از سازها عملاً اجراي همه تنالیتهها را ممکن نمیسازد. تار سازِ اصلی موسیقی ایرانی معاصر میباشد و پردهبندي آن به گونهای است که اجرا از تمامی تنالیتهها نیاز به جابجایی و یا بستن تعدادي پرده دارد که عملاً امکانپذیر نیست.
تنالیته موسیقی به نظم موسیقی اطلاق میشود.
معمولاً براي خوانندههاي داراي صداي زیر (در اصطلاح چپ کوك) از چند تنالیته و براي خوانندههاي داراي صداي بم (در اصطلاح راست کوك) از چند تنالیته دیگر استفاده میگردد و گاهی نیم و یا حتی یک پرده کوك اصلی و پایه ساز را تغییر داده تا این تطبیق کوك با صداي خواننده بهتر صورت گیرد و مشکلی هم از لحاظ عدم وجود و یا نیاز به جابجایی پرده براي سازها پیش نیاید. تغییر تنالیته مبدأ (تنالیتهها) اصلی و شروع قطعه (در بعضی از دستگاهها) مانند شور، چهارگاه، ماهور (از طریق مدهاي انتقالی) در سیستم ردیف دستگاهی امکانپذیر میباشد که معمولاً انتقال به فاصله چهارم و یا پنجم است.
اما این تغییر تنالیته، به صورت یک مدگردي و یا تغییرِ مدي دیده میشود که در آن مد دوم در واقع به عنوان یک مدِ وابسته به مدِ شروع )مُدِ درآمدِ دستگاه) میباشد و معمولا مدهاي انتقالی تمامِ گستردگیِ ملدیک و کارکردهايِ مدِ مبنا را ندارند. توجه به تفاوتِ حالت و فضايِ تنالیتههاي مختلف که با عباراتی همچون کِدِر، شفاف و … توصیف میشود. در موسیقی ایرانی سابقه و مثالهای زیادي ندارد.
تمامی شیوههای موسیقی دارای تن و تنالیته است.
البته این حالتها معمولاً در سازهاي متفاوت و یا ترکیبات متفاوت سازها میتواند متفاوت جلوه کند. (مثلاً تنالیتههایی که از تنهای مربوط به سیمهايِ دست باز (بدونِ انگشتنگاری) در سازهاي زهی آرشهاي استفاده نکنند، شاید قدري کدرتر به نظر برسند.) علی نقی وزیري به این موضوع پرداخته و آرزو داشت که باتوجه به گام ۲۴ ربع پردهاي پیشنهادي اجراي دستگاهها از تمامی ۲۴ ربع پرده امکان پذیر گردد.